ابوالغازی دو سال در سمرقند زندگی کرد. در اثنای اقامتش در آن شهر، برادر بزرگش، سلطان اسفندیار، ابتداء به استر آباد رفت و از آن جا به شاه عبّآس ملتجی شد. اسفندیار خان در سال 1623 برادرانش ، ایلبارس خان و حبش را از پیش رو بر داشت و در رآس خان نشین خوارزم قرار گرفت. ابوالغازی را که بدو مساعدت نموده بود، ماموراداره ی پایتخت سابق ، یعنی  شهر اورگنچ نمود. ابوالغازی خان سه سال در آن شهر بود. امّا چون برادرش اسفندیار خان، اعیان و اشراف قبایل اویغور و نایمان را بقتل آورد، آن طوایف به نزد  ابوالغاز ی آمده، او را به شورش تحریک نمودند.

    ابوالغازی بدین صورت وارد مبارزه با برادرش گشت و مغلوب شده به « ایشیم » خان قزّاق، که در شهر ترکستان « یسی » اقامت داشت، پناه برد (سال 1626). پس از سه ماه اقامت در آن شهر، به دعوت « تورسون محمّد سلطان » حاکم تاشکند، عازم  آن شهر شد. دو سال در تاشکند اقامت داشت.سپس به بخارا و به « امام قلی خان  » پناهنده شد. هر چند در سال 1629 با استفاده از عدم حضور برادر در خیوه، با نیرویی که گرد آورده بود، شهر را متصرّف گردید، توسّط اسفندیار خان، که وارد شهر شده بود، دستگیر شد و به قلعه ی ابیورد، که در اختیار صفویان بود، تبعید شد.بعد ها به همدان و به نزد شاه صفی، که تازه بر تخت سلطنت جلوس نموده بود، اعزام گردید.شاه صفی که رفتار خوبی  در قبال او داشت، در آمد منبعی( نان پاره) را برای معاش وی تعیین نمود.

       اقامت ابوالغازی در ایران ده سال طول کشید.او در سال 1639 به همراه اطرافیانش موفق به فرار شد و از طریق  بسطام، به ترکمن های تکه، که در کوه های بالکان اقامت داشتند، پناه آورد. ابوالغازی پس از اقامتی دو ساله نزد ترکمن های  ارساری،که  در اطراف « میمنه »  می زیستند،به نزد ترکمن های « منقشلاق » که امن تر بود، عزیمت نمود. 

     ابوالغازی در سال 1642 و پس از اقامتی تقریبآ یک ساله در نزد « خورلوق »، خان «  قالموق »  طبق نظر و رآی اعیان و اشراف ازبک منطقه ی خوارزم، و به خاطر در گذشت برادرش در همان سال، در اورگنچ به خانی برگزیده گشت. امّا پیش تر ، قاسم خان، پسر ازبک خان « آل جان» ندیر « نظر» محمّد خان در خیوه به حکومت  رسیده بود. این وضع تا سال 1645 و مرگ ندیر محمّد و جانشینی پسرش عبد العزیز وعقب نشینی  قوای نظامی بخارا ادامه داشت.

      در اوایل سال 1645 ابو الغازی بهادر خان به پایتخت، خیوه وارد شد و بدین صورت به عنوان حاکم کلّ خوارزم، خان خیوه اعلام گردید.سال بعد به بهانه ی دیدار از شهر هزار اسب، نزدیک به دوهزار تن از بزرگان و اعیان ترکمن را گرد آورد و ایشان را بقتل رسانید.این امر به ایجاد شکاف بین او و ترکمن ها انجامید، به نحوی که بلافاصله پس از این واقعه، جنگ هایی با ترکمن های ساکن کناره های رود تجن صورت گرفت.در سال 1648 با ترکمن های تحت امر «  قاهر خوجا»، در سال 1651 با قوای تحت امر «  بایراچ بای» و در سال 1653 با ترکمن های  ایمور و سالور، بلا انقطاع  جنگید.ابوالغازی تنها موفّق شد ترکمن های مقیم  منقشلاق را شکست دهد.علاوه بر این در سال های 1649، 1653 و 1655 توانست جلوی حملات متوالی قالموق ها به منطقه ی خوارزم را بگیرد.در سال های 1655 و 1662 تهاجماتی علیه خان نشین بخارا انجام داد.او در سال 1663 و کوتاه زمانی پس از کناره گیری از سلطنت، در گذشت.

       ابوالغازی بهادر خان، در ایّامی که منطقه ی خوارزم از نظر اقتصادی فروپاشیده بود و عقب ماندگی به مراحل حادّش رسیده بود و جهالت حاکم شده بود، فرمانروایی نمود. ابوالغازی بهادر خان قبل از سال 1620 در سرزمین صفویه( ایران ) در خان نشین قزاق،در نزد ازبکان بخارا و سمرقند، در میان ترکمن های ماورای خزر، خان  قالموق اطراف رود اتیل اقامت و زندگی نموده  و صاحب  علم وتجربه گشته بود. او در اقامت ده ساله اش در ایران،میزان  تسلّط خود به زبان  های فارسی و عربی را تا بدان حدّ رسانید که بتواند بدان زبان ها شعر بسراید. او حتّی از خان قالموق زبان مغولی را نیز آموخته بود.ابو الغازی بهادر خان این اطلاعات و دانش خود را در دو جلد اثر با ارزشش گرد آورد وبه این صورت به عنوان فرمانروایی مورّخ شناخته شد.

  آثار ابوالغازی بهادر خان

      1-  شجره ی تراکمه. ابوالغازی بهادر خان، که نوشتن این کتاب را به خواهش بزرگان و رجال ترکمن  در سال 1659 به اتمام رسانید، توضیح می دهد که برای این که کتاب برای عموم قابل فهم و درک باشد، با اجتناب از کاربرد واژگان عربی و فارسی، به ترکی ساده نوشته است. در این کتاب در باره ی ترکمن ها اطلاعاتی وجود دارد.هم چنین در باره ی  اوغوزخان و نسل او، طمغا های ترکی و پرندگان اونقون بحث نموده و تقریبآ یک متن « اوغوز نامه ای » ارائه می نماید.

     ابوالغازی بهادر خان بهنگام نگارش این کتاب، از منابع شنیداری و نوشتاری استفاده نموده است.بویژه از روایاتی که بین قبایل  ترکمن رایج بوده، از شجره هایی که نزد  بزرگان و ملایان وجود داشت، استفاده نمود. به  عنوان  منبع مکتوب از تاریخ عمومی «  جامع التواریخ » به زبان فارسی و به ویژه از بخش  اوغوزنامه ی آن استفاده نموده است. اما در اوغوز نامه شجره ی تراکمه اطلاعاتی وجود دارد که در جامع التواریخ  یافته نمی شود.

        از نسخه های متعدّد شجره ی تراکمه ، سه نسخه در تاشکند ، دو نسخه در عشق آباد و یک نسخه در کتابخانه ی لنین گراد موجود است. در بین طوایف ترکمن نیز نسخه های شخصی کتاب وجود دارد. از این میان بهترین و قدیمی ترین آنها نسخه ای است که در تاشکند یافته شده و نسخه ی  پایه ی کتابی است که  توسّط  آ.ان. گونونوف ، به چاپ رسید.  نسخه ی لنین گراد هم نمونه ی کامل اثر را بدست می دهد.نسخه های شجره ی تراکمه از لحاظ محتوا با یک دیگر همخوانی ندارند و این امر ناشی از وجود روایت های رایج مختلف در بین ترکمن ها می باشد.هر مستنسخ، روایاتی را که می دانسته، به اثر افزوده است و بدین طریق شجره های متنوعی حاصل شده است.

     شجره ای تراکمه با اسلوب سیّال، غنی و رنگارنگش، نمونه ی درخشان لهجه ی جغتایی قرن هفدهم می باشد. با مقایسه  و مقابله ی نسخ بعد از قرن هفدهم، می بینیم ، چگونه لهجه ی کلاسیک جغتایی، تحت تاثیر لهجه ها ی ترکمنی و ازبکی، قدرت سابق خود را از دست داده است.هم چنین این امر جلب توجّه می کند که نسخ، چگونه بر اساس لهجه هایی که مستنسخین بدان سخن می گویند، تفاوت می یابند.

        شجره ی تراکمه توسط تومانسکی ، به روسی ترجمه شد و در سال 1892 به تعداد معدود در عشق آباد به چاپ رسید.هم چنین دو بار در سال 1903 در عشق آباد به زبان های ترکی، فارسی و روسی به چاپ رسید. چاپ آن در اولین شماره ی مجموعه ی ماورای بحر خزر ، به صورت پاورقی آغاز شد، امّا تداوم نیافت. بدین  شکل کتاب مدّتی طولانی در دسترس علاقه مندان تاریخ ترک قرار نداشت. بارتولد جزو اولین افرادی بود، که از این کتاب به عنوان منبع استفاده نمود. او بهنگام تالیف کتاب « تاریخ مختصر مردم ترکمن » از ترجمه ی تومانسکی بهره برده است.نسخه ی لنین گراد هم در سال 1937 به صورت افست توسّط انجمن تاریخ ترک، در آنکارا به چاپ رسید.امّا این ترک شناس روس « آ.ن . کونونوف » بود که بر اساس کامل ترین و قدیمی ترین نسخه، یعنی نسخه ی تاشکند و مقابله ی آن با دیگر نسخ، به نشر کتاب پرداخت.

( Rodoslovnaya Turkmen Moskova- Leningrad – 1958).

     کونونوف در این چاپ، ترجمه ی روسی اثر و گرامر آن را نیز منضم نموده است. چاپ اثر توسط محرّم ارگین و با ترجمه ی آن به زبان ترکی استانبولی انجام پذیرفت. به این چاپ  نسخه ی فاکسیمیل کونونوف نیز ضمیمه گردید.

) .Ebulgazi Bahadur Han:Türklerin soy kütüğü ( Şecere-i Terakime . İstanbul.ts)

        2-شجره ی ترک که به صورت شجره ی ترکی نیز آمده، مربوط است به تاریخ نیمه ی دوم قرن چهارده میلادی به بعد خوانین ازبک شیبان ( شیبانی ها).مولّف نسب این خاندان را نبز بدست داه و آن را تا به زمام مرگش- یعنی تا سال 1663 ادامه داده است.قسمت باقی مانده (  ذیل ) آن را پسرش « انوشه بهادر » به اتمام رسانده است.ابوالغازی برای بخش های اولیه ی شجره ی ترک از کتاب« جامع التواریخ » و برای بخش های دیگر از کتاب « معّزّ الانساب » که مولّفش  ناشناخته است و در دوره ی تیموریان نوشته شده، بهره برده است.

کتاب شجره ی ترک در جهان غرب زود شناخته شد و اعتباری پیدا نمود.کتاب توسّط فردی به نام « اشترالنبرگ  » سویسی، که در سال 1717 در سیبری دوران اسارت خود را طی می کرد، کشف شد.سویسی دیگری به نام « شنیستوروم » کتاب را توسط یک روحانی که زبان روسی می دانست، به روسی ترجمه گردانید.بر اساس همان ترجمه در سال 1721 کتاب به زبان آلمانی ترجمه شد. بعدها اصل اثر و این ترجمه را، دانشمند آلمانی «   مسر اشمیت » به شهر  گوتینگن آورد.در آنجا توسط «  بارن » به زبان فرانسه برگردانیده شد وبا توضیحات دکتر «بن تینگ» در دو جلد به چاپ رسید.

Histoire genealogique des Tartares traduit du manuscript Tartare l’Abulgazi Bagadur chan ، La Haye 1726  .

    بعدآ ترجمه های دیگری به زبان  روسی و انگلیسی انجام شد، ولی چندان مورد  عنایت قرار نگرفت.کتاب در سال 1780 در گوتینگن به آلمانی منتشر گردید.

( Ebulgazi Bagadur chans Geschichts buch der Mugolisch –Mongolischen oder Mongolischen chan)

در همین حیص و بیص ، روس ها نسخه های دیگری از کتاب را یافته بودند.در سال 1825 تاریخدان ش.فرآن ، با دانشمند قازانی، ابراهیم خالفین، اصل اثر را به زبان لاتین به همراه یک مقدّمه، در قازان به چاپ رساندند.

(Abulgasi Bagadur Chani Historia Mongolorument Tartarorum.

         در سال 1905 ترجمه ی روسی بر مبنای این چاپ توسط« گ. سابلوکوف» انجام گرفت. احمد وفیق پاشا، بر اساس چاپ قازان، ترجمه ی ترکی عثمانی آن را انجام داد. بخشی از این کتاب از تاریخ 28 سپتامبر 1863 تا 23 فوریه ی 1864 به صورت پاورقی در روزنامه ی «   نقش اندیشه » نشر یافت. این ترجمه در سال 1864 به صورت کتاب در آمد.« بارون دو ماسینیون »  هم با مقابله ی همه ی نسخه هایی که تا آن روز یافته شده بود، کتاب را در دو جلد، جلد اول متن ترکی اثر و جلد دوم ترجمه ی فرانسوی آن را ، با حواشی و هامش ها به چاپ داد.( Histoire des Mogols et des Tatars St.Petersburg 1871- 1874)                                                                                                                                                                                                                           

عبد العلّام فیض خان اوغلی ، برمبنای این نشر، ترجمه ای به ترکی قازانی انجام داد.رضا نور هم چاپ دیگری از ترجمه ی استانبولی بدست داده است. در این کتاب اگرچه ابوالغازی خان خود را اولین فرمانروای مورّخ معرّفی می نماید، او دوست سلطان ، نیای خویش  در خوارزم را که در سال 1550 یک کتاب تاریخی نوشته بود- واین کتاب به دست ما نرسیده است- فراموش نموده است . هم چنین می توان فهمید که او کتاب تاریخ « اوتومیش حاجی » وزیر یادگار و خوانین ازبک خوارزم را ندیده است.آثار ابوالغازی بهادر خان ، ضمن دارا بودن ماهیت داستانی، به عنوان منبعی برای تاریخ ترک تلقّی شده و حاوی اطلاعات فراوان در خصوص نسب شناسی ترکان می باشد.

BİBLİYOGRAFYA:

Ebulgazi Bahadır HanŞecere-i Terakimeİstanbul ,1937; a.e.

 (nşr. Muharrem Ergin), İstanbul, ts.;

I. Ivanov, Rodolslounoe dreuo tyurok Abu-1-Gazi-Chana: GrammaticheokiT ocherk.Tashkent 1969;

W. Barthold, Orta Asya Turk

Tarihi Hakkında DerslerAnkara 1975, tur.yer.;

BanarlıRTET, II, 645-647;

 Erdoğan Mercil, Fars Atabegleri Salgurlular, Ankara 1975, s. XIX, 28, 30;

C. de Vaux, Les Penseurs de 1'islam,Paris 1984, I, 223-227;

İbrahim Olgun, "Ebu'l- Gazi Bahadır Han", TA, XIV, 291-292;

A. Zeki Velidi Togan, "Ebulgazi Bahadır Han", İA, IV, 79-83;

 B. Spuler, "Abu'l-Ghazi Bahadur Khan", El (İng.), I, 120-121; ; a.mlf., "Abu'l-Ğazi", Elr., I, 292-2933;

Omer Faruk Akun, "Ahmed Vefik Paşa", DİA, II, 151. [—ıIKI.

MUSTAFA KAFALI

 توضیح مترجم:  این مقاله ی  کوتاه،از جلد دهم مجموعه ی چهل و چهار جلدی دایره المعارف اسلام  بنیاد خیریّه  دیانت ترکیه ترجمه شد. اولین جلد این مجموعه در سال 1988 و آخرین جلد آن در سال 2013 به چاپ رسیده است.گنید کاووس 29/11/1394Türkiye Diyanet Vakfı İslam Ansiklopedisi. Ankara :TDV,1994.10.cilt