«کتاب ده ده غورقوت»، قصه ها و داستان های گوراوغلی، شاصنم و غریب، حورلقا و همراه، صیف الملک و مدح الجمال، یوسف و احمد، گل و صنوبر، گل و بلبل، شاه بهرام، عالی بگ و بالی بگ، انواع کوتاه آثار ادبیات عامه، شاعرانی از قبیل سیدی، ملانفس، شیدایی، غایبی، ذلیلی، شابنده، دولت محمد آزادی، کرسعید، نادر شاهیر، مراد شاهیر، نیازی، عندلیب، معروفی، خاتم شاهیر، ارازمنگلی، دوردی شاهیر و دیگران، همچنین شرکت در تالیف کتب درسی ادبیات مدارس، و آماده ی چاپ نمودن مجموعه های ادبی، راه را برای کسب نخستین اطلاعات دقیق توسط اقشار وسیع خوانندگان در دوره ی حیات وی باز کرد.

          قابل تاکید است که کارهای بسیار بزرگی که احمد آخوندوف گرگانلی در دوره ی کوتاه عمرش در زمینه ی پژوهش آثار بنیان گذار ادبیات ترکمن و شاعر فرزانه، مخدومقلی فراغی، انجام داد، سرمشق نسل های بعد از اوست.

          به جرأت می توان گفت مطالبی که او در باره ی  مخدومقلی، سال های حیات وی، زادگاه و محل سکونتش، مدارسی که در آنها به تحصیل علم پرداخت، موضوعات آثار شاعر . . .  در زمره ی نخستین پژوهش گران به اهل علم ارائه نمود، سرآغاز مرحله ای بود که علم مخدومقلی شناسی هم اکنون به آن دست یافته است. این صحیح است که نخستین مجموعه اشعار مخدومقلی با الفبای عربی در ترکمنستان در سال 1926 به کوشش نویسنده ی شهیر ترکمن «بردی کربابایوف» به چاپ رسید، اما این ا. آخوندوف گرگانلی است که نخستین نسخه ی دیوان مخدومقلی را با الفبای لاتین به چاپ رساند. (1) این «اشعار منتخب» شاعر که اغلب نواقص نسخ قبلی در آن رفع شده و با اشعاری چند تکمیل شده بود، با استقبال ویژه ی خوانندگان روبه رو شد؛ سه بار چاپ پی در پی این مجموعه اشعار گویای صحت این ادعاست. (2و 3)

          پیش از چاپ نخستین دیوان اشعار مخدومقلی با الفبای لاتین، آخوندوف گرگانلی مقاله ای بلند و مفصل با عنوان «مخدومقلی فراغی» به چاپ رساند. (4) سپس در مقالات آموزشی خود در کتاب درسی «ادبیات» کلاس ششم با عنوان «ادبیات کلاسیک ترکمن در قرون هجدهم و نوزدهم» (5) و کتاب درسی «ادبیات» کلاس هشتم با عنوان «ادبیات قدیم ترکمن» (6) در کنار آثار سایر شاعران کلاسیک ترکمن درباره ی آثار مخدومقلی نیز مطالبی ارائه می نماید.

          نخستین گام ها در زمینه ی آشنا ساختن خوانندگان روس زبان با آثار مخدومقلی نیز اساسا با نام آخوندوف گرگانلی پیوند خورده است. وی در جنگ ادبی و هنری «سولنچنی ترکمنستان» (ترکمنستان سرزمین آفتاب تابان) که در سال 1939 به چاپ رسید، در کنار معرفی آثار کمینه، ملانفس، سیدی، ذلیلی بر آثار مخدومقلی نیز شرحی مختصر ارائه می نماید. (7)

اشاره به این نکته که در آن دوره ، مقاله های مذکور در کار معرفی ادبیات ترکمن و هم زمان با آن مخدومقلی به جهانیان، برای پژوهش گران ادبیات، منابعی مفید بودند، نشان دهنده  ی اهمیت خدمات آخوندوف گرگانلی در این زمینه است.

          از نامه هایی که آکادمیسین «یوگنی ادواردویچ برتلس» (از لنینگراد) پژوهشگر ادبیات شرق، و« اراز ممد عبداللایف»، پژوهشگر معروف ادبیات ترکمن به آخوندوف گرگانلی نوشته اند، به این امر بیشتر می توان پی برد.

نامه ی ذیل را عبداللایف در سال 1939 از مسکو نوشته است:

«احمد! من اخیرا کمی به ادبیات پرداخته ام . . . یک مسئله برای من پیش آمده است، آن هم این است که باید در عرض 5-4 ماه با آثار شعرای قدیمی ترکمن و مطالبی که در اختیار پژوهشکده *و خود تو قرار دارد، آشنا شوم. تو گاه گاه در مجله ی «ساوت ادبیاتی» (ادبیات شوروی) مقالاتی می نویسی، اما به آن مطالب (به نظر من) آن طور که باید ارج گذاشته نمی شود.

حقیقتا هم مخدومقلی، کمینه و ملانفس ترکمن ها از شاعران دیگر چه چیزشان کمتر است؟ چرا آثار آنها نه تنها در ترکمنستان بلکه در سراسر شوروی معرفی نمی شود؟. . .

موفقیت های ما در زمینه ی ادبیات در مقایسه با دوره ی گذشته، بسیار بزرگ تر و چشمگیرتر به نظر می رسد. این درست است. اما آیا می توان گفت که ادبیات دوره ی گذشته کامل و همه جانبه مطالعه شده و در این زمینه، پژوهش های علمی انجام گرفته است؟ البته که نه. سطح (کیفی) ادبی و غزل سرایی شعرای دوره ی گذشته (قرن هجدهم) به جز پژوهشکده ی شما و خود تو بر کمتر کسی آشکار است.

احمد! من نه شاعر هستم و نه نویسنده . . . اما دلم می خواهد با آنها هرچه بیشتر آشنا شوم. از تو هم خواهش های زیر را دارم:

1-                          مقالاتی را که درباره ی مخدومقلی، کمینه و ملانفس نوشته ای یا در پژوهشکده ی شما تهیه شده است (و امکان چاپ دارند) جمع آوری کن و برای من بفرست.

2-                          با چه کتاب هایی (منابعی) می توان با دوره ی حیات مخدومقلی، ملانفس و کمینه و روابط اجتماعی دوره ی آنها آشنا شد؟ . . .

حتما به من نامه بنویس.

__

* در این جا منظور پژوهشکده ی زبان و ادبیات است که در آن زمان آخوندوف گرگانلی به عنوان کارمند در آن مشغول به کار بود.

 

آدرس: مسکو، خیابان سرافیموویچ شماره ی 2، ورودی 9، آپارتمان 191.

با درود، اُ. م. آبدالف.» (8)

          اما نامه ی زیر را آکادمیسین برتلس در اواخر سال 1939 از لنینگراد فرستاده است:

          « رفیق گرامی آخوندوف!

          کتاب های درسی * «ادبیات» شما به دستم رسید، که برای همین صمیمانه از شما سپاس گزارم.

اولا این مرا بسیار هیجان زده کرد، علتش این است که این کتاب ها می تواند  برای کودکان ترکمن در مطالعه ی ادبیاتی که برای ایشان مانوس تر است، و در کنار آن در مطالعه ی ادبیات سایر ملل، ثروتی بی نظیر باشد. ثانیا این کتاب ها برای خود من هم چیزهایی دست نیافتنی است.

          . . . در زمینه ی ادبیات ترکمن من سواد آن چنانی ندارم. آنچه هم که می دانم خام و سطحی و پراکنده است. بنابراین اگر کتاب هایی که فرستادی به دادم نرسیده بودند، احتمال داشت که در مورد بسیاری از حقایق دچار اشتباه شوم. حالا برای این که در اطلاعات مربوط به نام ها، تواریخ و شرح حال ها اشتباه نکنم، دستاویزی دارم، به همین دلیل هر دم از شما با امتنان یاد می کنم . .

          بدرود، سلامت باشید!

          8/12/1939 (امضای برتلس).  (9)     

* * *

          یکی از کارهای بسیار بزرگ آخوندوف گرگانلی درباره ی آثار مخدومقلی، کتاب وی به نام «مخدومقلی و آثارش» است که در اواسط دهه ی سی قرن بیستم به رشته ی تحریر درآمد. این کتاب یکی از آثار بسیار پرمحتوای محقق چه در زمینه ی آثار مخدومقلی و چه در زمینه ی علم ادبیات است.

          به دلایل نامعلوم، این اثر دست نویس وزین 114 صفحه ای بعدها ناپدید شده است. حدس زده می شود که در زلزله ی سال 1948 عشق آباد مفقود شده باشد. حتی محقق برجسته ی ادبیات« سایلاو مرادوف» در کتاب خود به نام «از دل قرن ها» درباره ی این دست نوشته ها چنین می نویسد: «تاریخ، حقایقی نظیر این را به یاد دارد: محقق ادبیات ترکمن آخوندوف گرگانلی اثری را به نام «مخدومقلی و آثارش» تالیف کرده است. یوگنی ادواردویچ (برتلس ق. ن.) این اثر را به خوبی می شناخته است. او در زمان های مختلف سه نقد بر سه نسخه ی آن نوشته است . . .

          یوگنی ادواردویچ در 18 سپتامبر همان سال ( سال 1936- ق.ن.) بر اثر مذکور آخوندف گرگانلی برای سومین بار نقد نوشته است.

          گفتنی است که بنابر آنچه در نقد سوم آمده است، یوگنی ادواردویچ برتلس ، «مخدومقلی و آثارش» اثر آخوندف گرگانلی را پسندیده است. بر سر این اثر که مورد پسند برتلس قرار گرفته، چه اتفاقی افتاده است؟ این سوال بی پاسخ می ماند، یافتن پاسخ آن بسیار سخت است . . . » (0)

          به راستی هم تا سال های اخیر سرنوشت آن اثر نامعلوم بود. پس از اعلام استقلال ترکمنستان، در نتیجه ی کاوش هایمان برای مطالعه ی میراث ادبی و علمی آخوندوف گرگانلی، یک نسخه از آن دست نوشته که در سال 1936 با ماشین تحریر لاتینی تایپ شده بود ، در بالکان آباد (نفت داغ سابق) به دست آمد.

          جریان کشف آن به اين قرار بود که در پاییز سال 1991 بنا به دستور ريیس جمهوری ترکمنستان به افتخار محقق بزرگ، مراسم نام گذاری مدرسه ی شماره ی 9 بخش حسن قلی به نام آخوندوف گرگانلی برگزار شد. در این مراسم ،  در کنار سایر شرکت کنندگان زمین شناس «اکتای آخوندوف» فرزند آخوندوف گرگانلی هم که ساکن بالکان آباد بود شرکت کرد. در بازگشت از این مراسم، آقای اکتای مرا به منزلش برد و برای من در صندوقی را که قفلش را تا آن زمان نگشوده بود، باز کرد.

__

* در این جا منظور کتاب های درسی ادبیات کلاس های 6 و 8 مدارس است که آخوندوف گرگانلی در تالیف آنها مشارکت داشت.

          در آن صندوق، دست نوشته های احمد آخوندوف گرگانلی، نامه هایی که به وی نوشته شده بود، سایر مطالب و عکس های مربوط به او و غیره بود. سپس آقای اکتای برای من چنین تعریف کرد: «تا زلزله ی سال 1948 در عشق آباد زندگی می کردیم. در زلزله، مرحوم مادرمان زیر آوار ماند و شهید شد. من دوازده ساله بودم و برادر کوچک ترم، «آلتای»، ده سال داشت. خاله «مامیش» پس از آن واقعه ما را از عشق آباد به این جا آورد. آن وقت ما هرچه که به دستمان رسید با خود برداشتیم. از آن زمان به هیچ کسی نشان نداده ام. حالا دیگر برای پدرم هم پشتیبانی پیدا شد... برای همین در صندوق را باز کردم...»

          آری، این اثر، نخستین اثر وزین تاریخ ادبیات ترکمن است که به مخدومقلی و آثارش اختصاص یافته است. محقق مذکور در این اثر با استناد به منابع معتبر، از دوره ی حیات مخدومقلی، جایگاه او در ادبیات ترکمن، ویژگی آثار شاعر و پژوهش در آثار مخدومقلی به بحثی جدی می پردازد.

          کتاب مکشوفه که دست نوشته های آماده ی انتشار بوده، مقدمه ی. ا. برتلس بر این اثر را نیز به همراه دارد. ی. ا. برتلس با رضایت تمام تاکید می کند که این اثر «کاملا براساس اطلاعات دقیق تهیه شده، نتیجه گیری ها بر مدرک و فاکت استوار است و این امر مایه ی خوشحالی است، و نشان می دهد که ادبیات جوان ترکمن صاحب اطلاعاتی است که به سختی گردن فرود می آورد، و به رام کردن آن پرداخته است.»     

          به هر حال این دست نوشته به صورت کتاب چاپ نشده است، وگرنه قراردادی هم به تاریخ 26/10/1936 بین بوگدانوف ،مدیر پژوهشکده ی زبان و ادبیات، و آخوندوف ،کارمند علمی همین پژوهشکده، (نویسنده ی اثر) به امضا رسیده است. طبق قرارداد، آخوندوف گرگانلی متعهد شده است اثر «مخدومقلی و آثارش» را در چهار ورق چاپی تهیه کرده، به پژوهشکده تحویل دهد. پژوهشکده نیز متعهد شده است بابت هر ورق چاپی چهار صد (جمعا هزار و ششصد) منات حق التالیف پرداخته، اثر را منتشر نماید.

          در بخش دوم قرارداد ، جمله ای با اين مضمون نیز ديده می شود : «محتوای دست نوشته باید مطابق با نیازهای روز باشد.» شاید این اثر به علت این که با تمام نیازهای آن دوره «مطابقت نداشته است» منتشر نشده باشد، و شاید علت دیگری داشته است . . . اما اثر آخوندوف گرگانلی شامل بخش ها ی : «مقدمه»، «مخدومقلی در ادبیات ترکمن»، «مخدومقلی و دوره ی حیات وی»، «مخدومقلی و آثارش»، «از مخدومقلی چگونه باید بهره برد»، «ضمیمه»، «فهرست منابع و نسخ خطی مورد استفاده» بوده است.

          اگر به خواست خدا این اثر منتشر شود و خوانندگان آن را بخوانند، ممکن است باخود بگویند:« این نظر پیش از این مطرح شده است.» اما چنین قضاوتی از ارزش این اثر چیزی نمی کاهد، زیرا آن نظراتی که در این اثر « پیش از این مطرح شده است»، پس از آخوندوف گرگانلی (شاید بسی دیرتر از او) مطرح شده اند.

          اگر به خواست خدا اثر آخوندوف گرگانلی منتشر شود و خوانندگان آن را بخوانند، بی شک درباره ی برخی نظرات خواهند گفت:« این نظر، نظری جدید است». اما در آن صورت هم خوانندگان باخوشحالی و تاسف پی خواهند برد که آنچه آنها نظری «جدید» می دانند، نظری «جدید» نیست و حدودا بیش از هفتاد سال پیش مطرح شده است.

          برخی قطعات اثر آخوندف گرگانلی به نام «مخدومقلی و آثارش» در مجلات «زبان و ادبیات ترکمن» (11) و «دیار» (12) و منتخب آثار آخوندوف گرگانلی به نام «در جلگه های گرگان» (13) به خوانندگان ترکمن ارائه شده است.

          چون این اثر به صورت کامل چاپ نشده است، در حال حاضر از گفت وگوی جدی درباره ی محتوا و مضمون این دست نوشته ها خودداری می کنیم و به معرفی فهرست ارائه شده در بخش «فهرست منابع و نسخ خطی مورد استفاده» از نسخه ی به دست آمده اکتفا می کنیم. این فهرست کمک می کند بدانیم محقق مذبور برای معرفی شرح احوال مخدومقلی، آثار و دوره ی حیاتش چه زحماتی را کشيده است.

منابع و نسخ خطی مورد استفاده

1

کتاب ها

1-   وامبری. سیاحت درویش دروغین به آسیای میانه. پترزبورگ .1865. صص 160-136. ترجمه از انگلیسی به روسی.

2-   وامبری. .die sprache der turkomanen und de divan Machdumkulis. Z.d.M.g. 1879. جلد سی و سوم. ص 391.

3-   تومانوف. «درباره ی کتاب غورقوت». مجله ی انجمن باستان شناسی روسیه. 1869. جلد نهم. صص 272-269.

4-   بارتولد. «غورقوت». همان. صص 273-272.

5-   بارتولد.«کتاب غورقوت». همان مجله.1989. جلد نهم دوازدهم. صص 193-175.

6-   بارتولد. «اخباری جدید درباره ی غورقوت». همان. جلد نوزدهم.

7-   اُستروئوموف. اشعار عارف مخدومقلی عارفی که در کناره های دریای خزر زیست. تاشکند. سال 1907. کتابچه در قطع 12*19 و 127 صفحه و شمارگان فقط 50 نسخه.

8-   اُستروئوموف، برای مطالعه ی ادبیات ترکمن. ترکمنسکایا ودوموست (اخبار ترکمنستان). 19 ژولای 1909.

9-   ساموئیلوویچ آ.ن. شاعر پابرهنه ی ترکمن، ژیوایا استارینا (گذشته زنده). 1907. چاپ چهارم. ص 216.

10-        ساموئیلوویچ آ. ن. مطالبی در زمینه ی ادبیات ترکی آسیای میانه. مجله ی انجمن باستان شناسی روسیه. 1909. جلد نوزدهم. صص 31-1.

11-        ساموئیلوویچ آ.ن. راهنمای اشعار مخدومقلی. پتربورگ. 1909.

12-        بوداگوف. لغت نامه ی قیاسی گویش های ترکی تاتاری. مجله ی انجمن روسیه.1909. جلد نوزدهم. ص 246.( نویسنده ی این مقاله به جای نام مخدومقلی، محمد علی اوغلی نوشته است.)

13-        کوروتسا. در میان دوشیزگان ترکمن مانگقشلاق. همان مجله. همان جلد.( نویسنده مقاله اش را درباره مخدومقلی نوشته است.)

14-        دیوان حضرت مخدومقلی. تاشکند.1911. در 164 صفحه، قطع 20*25. در چاپخانه ی عارفجانف منتشر شده است.

15-        نیازی. ا. دیوان مخدومقلی. اژدرخان. 1912. در 48 صفحه، 40 قطعه شعر. در صفحات 2-1 ( این کتاب  نیازی درباره ی مخدومقلی اطلاعاتی ارائه می نماید.)

16-        ولیدی. ا.ز. مخدومقلی و اشعارش. شماره های 17-16-15-14-13. ارنبورگ.1913.

17-        ترکمن ایلی. 1923. صص 70-60، 5-4. در این مجله قره خانف چند شعر از مخدومقلی را به چاپ رسانده است.

18-        موحسون فانی (احتمالا محسن درست است مترجم). دیوان مخدومقلی و یک منظومه ی هفت قرنی ترکی. استانبول. 1340 هجری. کاغذ چیلیک و مطبوعه چیلیک آنونیم شرکتی. (56 صفحه از این کتاب به اشعار مخدومقلی و جنبه های زبانی و معنایی آنها مورد پژوهش قرار گرفته و 8 صفحه باقیمانده اثری از یک شاعر ترک درباره ی حضرت یوسف است. )

19-        کربابایف، اشعار مخدومقلی. عشق آباد. انتشارات دولتی ترکمنستان. 1926. در 577 صفحه. قطع 20*24، شمارگان 5000 نسخه.

20-        قلمحمدوف. اشعار سیدی. عشق آباد. انتشارات دولتی ترکمنستان. 1926.

21-        قلمحمدوف. اشعار ذلیلی. عشق آباد. انتشارات دولتی ترکمنستان. 1926،

22-        برتلس ی. ا. تک نگاری های خطی شعرای کایناتا در موزه ی آسیا. گزارش آکادمی علوم اتحاد شوروی. لنینگراد. انتشارات آکادمی علوم.می ژوئن 1926.

23-        ولیدی. ا.ز. مخدومقلی و اشعارش. مجموعه ی ترکیات.استانبول. 1928. جلد دوم.

24-        برتلس ی. ا. نوایی و عطار. مجموعه ی چاپ شده به مناسبت 500 سالگی تولد نوایی، کتاب میر علیشیر. انتشارات آکادمی علوم اتحاد شوروی. لنینگراد. 1928.

25-         صص 82-24.

26-        برتلس ی. ا. سبک منظومه های حماسی عنصری. گزارش آکادمی علوم اتحاد شوروی. انتشارات آکادمی علوم شوروی. شماره ی 3. لنینگراد. 1929.

27-        برتلس ی. ا. تراش نامه ی جلالی منظومه ی آموزشی دراویش. گزارش آکادمی علوم اتحاد شوروی. انتشارات آکادمی علوم شوروی. مارس آوریل. لنینگراد. 1929.

28-        بارتولد، یادداشتی بر تاریخ قوم ترکمن، «ترکمنیا».جلد اول. 1930.

29-        ساموئیلوویچ آ.ن. تاریخ ادبیات ترکمن. «ترکمنیا». جلد اول. 1930.  

30-        قلی یف گ. درباره ی مخدومقلی. ترکمن مدنیتی (فرهنگ ترکمن). 1931. شماره ی می- ژوئن.

31-        قلی یف گ. مخدومقلی نظریه پرداز بورژوازی تجاری. انتشارات دولتی ترکمنستان. عشق آباد. سال 1932.

32-        لنین و.ا. تولستوی و دوره ی او. منتخب آثار. مسکو. 1932، ص 328.

33-        لنین و.ا. تولستوی آینه ی انقلاب روسیه. همان. ص 324.

34-        لنین و.ا. نامه به آ.م. گورکی.همان. صص 324-319.

35-        مارکس. هنر، سازمان مافوق/ مارکس و انگلس درباره ی هنر. مسکو. 1933.

36-        مارکس. تولید اجتماعی و ادبیات هنری. همان.

37-        مارکس. زندگی تعیین کننده ی اندیشه است. همان.

38-        انگلس. آموزش طبیعت. مسکو. 1933.

39-        برتلس ی.ا. وضعیت پژوهش تاریخ ادبیات تاجیک. مجله ی اخبار پژوهشکده ی خاورشناسی. لنینگراد. انتشارات آکادمی علوم. 1933 صص 106-89.

40-        برتلس ی.ا. فردوسی. مجله ی «وستنیک» (خبرنامه) آکادمی علوم اتحاد شوروی. لنینگراد. انتشارات آکادمی علوم. 1934.

41-        برتلس ی.ا. ابوالقاسم فردوسی و آثارش. لنینگراد. انتشارات آکادمی علوم. 1935. ص 71.

42-        برتلس ی.ا. ادبیات قرن دهم بخارا. لنینگراد. انتشارات آکادمی علوم. سال 1935.ص 77.

2

نسخ خطی مخدومقلی

1-     آرشیو پژوهشکده ی خاورشناسی آکادمی علوم لنینگراد. پاکت 21-320. دیوان مخدومقلی.

2-     همان آرشیو. پاکت 3654.دیوان مخدومقلی. این نسخه ی خطی ،صفحه ی اول ندارد. در ابتدای صفحه  ی دوم، بند زیر آمده است:

مخدومقلی دوشدونگ درده

نیچیک یاتیپ بولار گورده

گورر سن هر نه معشرده

گورگینگی بی نماز چرکین

ترجمه

مخدومقلی دچار درد شدی

چگونه در گور خواهی خوابید

در معشر تو خواهی دید

مشقت ها، ای بی نماز چرکین

خطش کم رنگ است، نام نویسنده و تاریخ نگارش نامعلوم است. خودش، نسخه ی خطی بزرگی حاوی 140 صفحه است.

3-     همان آرشیو. پاکت شماره ی 321. نسخه ی خطی کوچک و کهنه ی مخدومقلی شامل 38 شعر. نام نویسنده و تاریخ نگارش آن معلوم نیست.  

در این نسخه ی خطی علاوه بر اشعار مخدومقلی، شعری از طالبی، یکی از شاعران آخال تکه با عنوان «قارریلیق» (کهنسالی) و شعری در ستایش حضرت محمد از ملا نفس، شاعر ترکمن های مرو وجود دارد. این نسخه ی خطی از طرف یک مرد ترکمن به نام ممد اُراز به آ.ن. ساموئیلوویچ اهدا شده است.

4-     همان آرشیو. پاکت شماره ی 320. اشعار مخدومقلی. این نسخه ی خطی شامل 60 صفحه و قطع آن 13*20 سانتیمتر است. نام نویسنده ی آن نامعلوم است، اما در سال 1902 از طرف مردی ترکمن به نام بای محمد در مرو به آ.ن. ساموئیلوویچ اهدا شده است. تاریخ نگارش ندارد. یکی از تفاوت های این نسخه ی خطی با نسخه ی دیگر انتهای شعری به نام «عملا صالحا» است. چهار مصراع پایانی آن شعر بدین گونه است:

توساور بویورغون، ای مخدومقلی

جهد ایله گیل گون گون ای مخدومقلی

دینچلیق قیلما موندا، ای مخدومقلی

قبر ایچینده سانگا . . . کوپ گیلور

5-     همان آرشیو پاکت شماره ی 319. اشعار مخدومقلی. در این نسخه ی خطی 137 قطعه شعر وجود دارد و در سال 1316 نوشته شده است. نام نویسنده نامعلوم است. این نسخه را ممد اُرازف در سال 1906 به آ.ن. ساموئیلوویچ اهدا کرده است. 142 صفحه دارد و قطع آن 17*22 سانتیمتر است. در آخر این نسخه ی خطی 7 قطعه شعر از طالبی نیز گنجانده شده است.

6-     همان آرشیو. پاکت شماره ی21. اشعار مخدومقلی. این نسخه ی خطی شامل 12 صفحه و قطع آن 23*36 سانتیمتر است. در این نسخه ی خطی در مقابل هر شعر عبارت «حکایت مخدومقلی» درج شده است. اما فقط در مقابل یک شعر عبارت «قاراقالفاق شیراولارینینگ آیتاتورغان مخدومقلی دیگن حکایتی» قید شده است. در این شعر چند کلمه ی قاراقالپاقی نیز به کار رفته است. مثلا: کلمه های «یورت»، «چمن» و «قوچ» مخدومقلی به صورت «جورت»، «چبان»، «غوش» آورده شده است.

این اشعار را بلیایف از قاراقالپاق های ساکن قسمت سفلای آمودریا نوشته و به آ.ن. ساموئیلوویچ اهدا کرده است. این نسخه در سال 1903 آورده شده است.

7-     کتابخانه ی عمومی لنینگراد.4/2/29.این یک نسخه ی خطی بزرگ است. در ابتدای آن 8 قطعه شعر از شابنده و کمینه آورده شده است. در پایان نیز 86 قطعه شعر و یک منظومه از مخدومقلی آورده شده است. نسخه ی خطی، تاریخ نگارش ندارد. نام نگارنده نیز نامعلوم است.

8-     کتابخانه ی پژوهشکده ی زبان و ادبیات ترکمن. پاکت شماره ی 506. این نسخه ی خطی شامل 193 صفحه است و در سال 1325 هجری توسط فردی ناشناس نوشته شده است. در 93 صفحه ی اول این نسخه ی خطی منظومه ی «بابا روشن» نوشته شده است و در 100 صفحه ی باقیمانده نیز اشعار مخدومقلی افزوده شده است.

9-     کتابخانه ی پژوهشکده ی زبان و ادبیات ترکمن. پاکت شماره ی 546. این یک نسخه ی خطی قدیمی از اشعار مخدومقلی است. نام نگارنده و تاریخ نگارش آن نامعلوم است. این نسخه شامل 187 صفحه است.

10-همان کتابخانه. پاکت شماره ی 123. این نسخه ی مخدومقلی شامل 78 صفحه است. نام نگارنده و تاریخ نگارش آن نامعلوم است.

11- همان کتابخانه. پاکت شماره ی 550. این نسخه ی مخدومقلی شامل 290 صفحه است و یک نسخه ی  خطی با نگارش خوب محسوب می شود. نام نگارنده و تاریخ نگارش نامعلوم است.

12- همان کتابخانه. پاکت شماره ی 463. نسخه ی نگارش یافته در منطقه ی اترک است. این نسخه ی خطی شامل 269 صفحه بوده ، با خطی خوش به قلم الله مراد حاجی قلممد اوغلی از اهالی منطقه ی اترک در سال 1335 هجری نگارش یافته است. برخی از اشعار این نسخه ی خطی در دیوان مخدومقلی چاپ سال 1926 عشق آباد منتشر شده است.

13- همان کتابخانه. پاکت شماره ی 40.  این نسخه ی خطی نگارش یافته در منطقه ی گرگان است. در سال های 1916-1915 در شهر کمیش تپه ی گرگان نگارش یافته است. نگارنده ی  آن عبدالله آخوندوف است. این نسخه ی خطی شامل 232 صفحه بوده، یکی از کامل ترین دیوان های مخدومقلی است. برخی از اشعار این نسخه در سایر نسخ خطی و چاپی وجود ندارد. (14)

 

قاسم نوربادوف

ترجمه: عظيم بغده

فصلنامه ياپراق / سال دهم / شماره 40-39/ پائيز و زمستان 1386